سلام بردختر پیامبر خدا

    نمی دانم از کجا شروع کنم .

شعر بهترین گزینه است . 

آن دم که در پس در پهلوی من شکستند

فریاد من در آن جا علی علی علی بود

بر روی سینه ی من  با میخ در نوشتند

این مزد گفتن یا علی علی علی بود

من هم به خون سینه بر روی در نوشتم

تنها گناه زهرا علی علی علی بود

*******

از غریبی زهرا (س) بگوییم .

مادری که قرار گرفتن حب او در قلب هر کس افتخار گفتن مادر را به او بر آن کس می دهد .

از غریبی علی (ع) بگوییم .

زین پس علی دلداری به جز چاه ندارد که درد هایش را به آن بگوید .

از غریبی حسن (ع) بگوییم .

حسن پسری است که جریان کوچه را با چشمانش دید و گوشواره ای که افتاد ...

از غریبی حسین (ع) بگوییم .

حسین پسری است که جریان در و دیوار را دیده است. او غربتی بالاتر از این ها را در آینده خواهد دید .

از غریبی زینب (س) بگوییم .

زینب دختری است که نطق طوفانی مادر در مسجد را شنیده و خود را برای آینده آماده کرده است. او مصیبتی خواهد کشید که دنیا توان گفتن این مصیبت را نخواهد داشت .

...

*******

مردم مدینه زین بعد راحت تر می خوابند

صدا نمی شنوند

ناله نمی شنوند

*******

و غریبی از این به بعد آغاز می شود ...